پرت و پلا

برف امسال که باریدن گرفت سنگین وسرد، مرتب با خودم زمزمه کردم ........آه این برف را سر باز ایستادن نیست ،برفی که بر ابرو و موی ما می نشیند یادم نیست از کیه، شاید اخوان... مهم نیست

شادی بچه ها را که از گیجی خوردن گلوله های برفی ممتد، به نظاره نشستم، دانستم که چگونه این برف را سر باز ایستادن نیست.   بارید، بارید، بی وقفه بارید. سفید، پاک ،آرام، صاف نمیدانم از له کردن یک مسیر پربرف و ازصدای فشرده شدن برفها و ردپای جدید بر مسیرهای بیراهه چه حسی دارید.

کسی رفته، کسی آمده؛ چه اهمیت دارد من هم می روم. مسیر به جا می گذارم .نمیدانم زیر این ارتفاع چه نهفته است .

اتاقم تنگ شده، بسترم صمیمیتش را فراموش کرده، بخاری خانه شعله ندارد و برف بی وقفه میبارد.

 عزیز دوست داشتنیم سلامت نیست و آدمیانی از جنس بلور  ، یکی یکی ترک برمیدارند و می روندو نسل قبل  ازمن به بیماریهای عجیب دچارشده است.

دوست مهربانم ام اس گرفته؛دیگری افسردگی ماژور , بوش گوشهایمان  را این روزها غنی  کرده ،  خانم رایس دندان تیز می کند. هر روز درعراق بدنهایی پاره پاره میشود ،  اجلاس شرم الشیخ در فلسطین  اعلام شرم کردو آتش بس اعلام شدچون دیگر چیزی برای آتش زدن نمانده بود .

آقای روحانی میگوید مشگلی نیست که آسان نشود!دراجلاس ژنو تا اسفند محرمانه حالمان را میگیرند.ازآن به بعد علنی،

 رابطه البرادعی با خانم ایرانیش کمی شکر در عقرب شده
،پسرک همسایه   توی خونه مورچه ها آب بسته،چند گوسفند بی زبان در مراسم حاجی خوران قلع وقمع شدند."محمدیاش صلوات" خدا نصیب کنه

ماهواره صحنه های مبتذل پخش میکند، آقایون برای عید در همه جای دنیا کنسرت دارند.

میگن سونامی بن لادن رو با خودش برده ،القاعده رفته تعطیلات جزایر هاوایی و تونی بلر قول و قرارش با بعضیها یادش رفته.

خانم فروهر چند گرم چاق شده اند، حضور پرشور مردم در راهپیمایی 22 بهمن بوش رو اذیت کرده ،   چراغانی خیابانها، برف تهران را باشکوه کرده و وزارت نیرو گفته،  خاموشیهای بی شمار در راه است،گاز بالاشهریها کم فشار  شده و شعله آبی شومینه هاشان کمی به زردی گراییده

، سوپر سونامی در راه است

باز هم اگر خبری هست بگویید تا عیشمان تکمیل شود.................. 

 

این روزها خوابهای خوبی ندیدم ،برای همین هم پرت و پلا میگویم، دلتان نگیرد. میدانم که همه با ترکیب بخاری و چای یا شومینه و قهوه کنار آمده اید.

به درک که جناب  بوش زر فرموده اند. به جهنم که از عراق هم بدتر شویم. به اسفل السافلین که کسی کفشش توی این برف پاره است، اون یکی رو صاحبخونه بیرون کرده این یکی مریضه، اون یکی مرده ،

مهم ماییم که از پشت پنجره دانه های رقصان برف رو دنبال میکنیم و یاد اولین خاطرات عاشقانه مان می افتیم و می گیم عجب برف زیبایی، بنازیم قدرت خدارو ،آره بنازید قدرت خدا رو که همه ما رو تا این حد بی تفاوت آفریده ،و شاید پوست کلفتتتتتتتتتتتتتتت ،

،همه جا یخ زده سرده ،سرد سرد ،حس میکنید؟   

گلهای پامچال سر از برف در آوردند، بازم می خواد بهار بیاد! خوشحال باشیم؟

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:40 ق.ظ

حسین یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:22 ق.ظ http://www.farahan.blogsky.com

سلام... دلیل پیری از نظر پیر خرابات...:

مـن پیر سال و ماه نیَم، یار بی‌وفاسـت

بر من چو عمر می‌گذرد ، پیر ازآن شدم

معین یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.moien999.persianblog.com/

روزهای بهانه و تشویش *** روزگار ترانه و اندوه
روزهای بلندو بی فرجام *** از فغان نگفته ها انبوه
روزگار سکوت و تنهایی *** پی هم انس خویشتن گشتن
سال خوردن به کوچه های غریب*** دست افسوس بر سر آوردن
روزهای دروغ و صد رنگی *** پوچ و خالی ز دل سپردن ها
روزگار هلاک بلبل ها *** جغد ها را به شاخه ها دیدن
من از این خستم که می بینم
تیرگی هست و شب چراغی نیست
پشت دیوار های تو در تو
هیچ سبزینه ای ز باغی نیست......

شکوفه جعفرپور سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:39 ق.ظ http://irya

هنوز بلد نسیتم تستی اومدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد