یلدا

عصر سرد آخرین روز پاییزکه غروب خورشید را میبینیم و میرویم تا شب بلندی را به انتظارصبح زمستان سپری کنیم ،در دستهای پدران و مادران مهربان، پاکتهای آجیل و شیرینی و باسلق میبینیم و بغلهای پر از هندوانه های بیرنگ ورو را که با قیمتهای گزاف به مردم انداخته اند توجهمان را جلب میکندو  باور میکنیم که شب چله یک سال دیگر از عمرمان رسیده است!

 

از همان شب چله هایی که سالها پیش کنار بخاری نفت سوز خانه ما و یا دور کرسی خانه شمامینشستیم و خبری از این آجیلهای خوشکل پرمغز و پر طمطراق اکنون نبود، چند نوع مغز و تخمه خانگی با دستهای مهریان مادرمان برشته شده بود وکسی نمیدانست باسلق چیست، فقط خنده بودو شادی و هندوانه کج و کوله ای که به شانس یکی از اعضای خانه بریده میشدو بعد شاید فال حافظی که هر بار میگفت

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

و هر کسی مراد دلش را میگرفت.

 یا قصه هایی از شب چله های سالهای دور و لذت خنده های شیرین پدر بزرگها و مادر بزرگهایی که در یکی از همین شبهای دراز در غبار خاطراتمان گم شدند.

و پدر و مادرهایی که نمیدانیم چند شب چله دیگر در کنارشان هستیم  و خواهر وبرادرهایی که شاید سال دیگر به آنسوی مرزهای فیزیکی رفته باشند یا به سبب دعواهای عروس و جاری و خاله زنکی به آنسوی مرزهای دلمان سفر کرده باشند .

کسی چه میداند ،شاید ما هم سال دیگر دلی برای خنده و آجیل و شیرینی نداشته باشیم

شاید مثل مردم درد کشیده بم سا ل دیگر،شبی را طولانیتر از آن شب وحشی ندانیم ...............................

تنها خدامیداند

پس امشب تان رااز  دست ندهید، با همه شور و حرارت زندگی که هنوز در شما باقیست، نه با تمام آنچه که درجیبتان به مناسبت آخر ماه نمانده است،با تمام حس دوست داشتنی که در وجودتان به خانواده و پدرو مادرو پدربزرگ و مادر بزرگ دارید، دور هم جمع شوید، پیام دوست داشتنتان را به یکدیگر بدهید و جریان مهررا در سراسر زندگیتان منتشر کنید، بگذارید دل مهربان پدر و مادرهامان به شادی هر چند کاذب ما خوش باشد به لذت دیدن نوه هاشان و به شور علاقه شما به خانواده تان و به همه رسمها و رسومی که در این شب طولانی ما را به هم پیوند میدهد. در این دوره جنگ وخون وآتش که هر روز خبر مرگ و نیستی و ظلم و بیداد میشنویم ودستمان از چاره کوتاه است، بگذارید دلمان خوش باشد ودلی را خوش کنیم.

 

خوب  میدانیم که در این شب سر د زیبا،خیلی ها در خیابانها خوابیده اند ،خیلی ها شام شب ندارند ،خیلی ها به جز دلهاشان، چیزی برای گرم کردن محفل کوچکشان ندارند، خیلیها عزیز از دست داده اند و هر شب را به انتظار به صبح میرسانند.......................

وخیلیها ازین درازی شب بیزارند،آری همه عزیزانی که در بیمارستانها خوابیده اند همه کسانی که بیمارستانها هم جوابشان کرده اند و گوشه خانه هادست به آسمان دارندو....................

 

 

 خلاصه در این شب سرد طولانی و سمبولیک که به نشان مهر دور هم جمع میشویم به یکدیگر دوستی هدیه کنیم، برای همه نوع بشر دست به آسمان برداریم ، اگر توان شاد کردن دلی را داریم، دریغ نکنیم و به شکرانه همه نعمتهایی که خداوند به ما ارزانی کرده شادی وجودمان را به دیگران هدیه کنیم.

یلدا بر شما مبارک

یا حق   

  

مردان.............

 

مردان سیاست ،مردان قدرت  ،مردان بازیگر، مردان مملکت، حزب، شعار .

 مردان مخالف، مردان بازی شده،  ، مردان به گوشه بند خزیده ،مردان اعتراف، شکنجه ،اعدام، مردان توبه و تحقیر.

مردان علم،  مردان عینک وفلسفه مردان دود چراغ به سر  ، مردان گم کرده راه، به آخر رسیده .   

مردان فقر ، مردان فاجعه سرشکستگی، مردان درد ، مردان خشم به پهنای فقر ، مردان پر فرزند، پر آبرو پرسیلی و سرخی صورت .

مردان حجره، مردان شکمهای بر آمده ، تسبیحهای تقوا بر انگشتان چاق آویخته ، مردان زوجه متعدده ،مردان حامی، مردان  بهشت ، مردان ائمه اطهار

مردان آخرت ،مردان دعا و استغفار شبهای جمعه! مردان ریش وریا و رفاقت ،مردان آسمان ، مردان بهشت و حوریهای بهشتی!

مردان مقام و میز ، مردان امرو نهی ، مردان رابطه، مردان جلسه و کراوات و دود سیگار

مردان بیابان ، دود ، عرق، ورق ،پیچ و تاب جاده ،شب بیداریهای غمگین ،مردان همیشه در حسرت عشق ، مردان سبیل و خالکوبی و قاچاق.

 

مردان محافظ، ،مردان احترام ، اطاعت، مردان پاسداری از حریمها و حادثه ها،  مردان رشوه و تیر ، مردان کوه و کمر ، مردان دستبند فلزی و قلب مهربان

 

مردان حادثه  ، مردان ستیز، مردان آزادی ، وطن ، عقیده 

مردان شعرو احساس ، مردان خال لب و کمان ابرو، مردان می ومعشوق و مطرب ، مردان خلوت دلتنگی و گوشه عزلت

مردان قلم، شب ، فلسفه، کتابخانه های موریانه خورده، ذهنهای فسیل در ایدئولوژی احزاب سرخورده،مردان شب نامه و اعلامیه .........................

مردان سکس ، شهوت ، مردان هوس ، مردان از خانه رمیده و  در بستر خیابان خزیده

مردان...........................

و شما در انتهای  این مردان از قبیله مجنون ،چیز ی نمی بیند جز آرزوی عشقی واقعی ،جز حلقه های دود که در لذت چشمانی  محو ومحوتر میشود .

جز جرعه شرابی که خلسه آغوشی را به اوج میرساند، جز قماری که به بهانه عشقی ناکام  میبازند ،جز هوسی که دیگر روز بر آغوشی دیگر دامن می افکند .

جز یادی و خاطره ای از اولین عشق که هماره در اوج همبستری همسرانشان شعله میکشد،

جز عاشق شدن به لحظه ای و فارغ شدن به لحظه ای دیگر..........................

به سادگی دل میبازند و ساده تر دل میشکنند واین نه گناه آنان است که خصلت آدم است که حوا ندانست.

وآن زمان که عاشق میشوند، چنان عشق می ورزند که کسی را یارای نگهداریشان در این بحر مواج نیست ودر پی آن  چون خروش موج فروکش میکنندو  کشتی شکسته دلی  را با هزارامیدو آرزو، به گل می نشانند.

 و ما زنان از قبیله لیلی بازهم دلخوشیم،

به صلابت شما به استقامتتان به فلسفه تان ، به نان حلالتان ، به خانه پشت قباله مان، به مقام و منزلتتان ، به زمزمه های شبهای جاده تان، به شجاعتتان، به روح آزادتان، به شعرهای عاشقانه تان، به ردیف کتابهای خوانده و نخوانده تان ،به بسترهای پر از خود خواهیتان .

و به تمام عشقهای پر احساستان که لختی بعد به هم آغوشی چندش آوری می انجامد و یا دلخوشیم به دیدن تباهی شمایان، در لذت سیگارهایی که میگیرانید وگیلاسهایی که دراداهای مردانه تان به سلامتی مینوشید .

 و شما در ما زنان چیزی نمی یابید  جز نیاز به دوست داشته شدن عمیق ، نیاز به هم آغوشیهای  عاشقانه و طولانی ، نیاز به اعتماد ، عشق، ...............و آنچه که شما مردان ، هرگز برای آن زاده نشدید.

همه چیز با آخرین سرعت در شما به اوج میرسد وبا  آخرین سرعت به حضیض خواهد رسید و درما آرام آرام به ارتفاعی میرسد و هماره خواهان ماندن در همان بلندیست.

و چنین است که شما  اوجهای زیادی را تجربه میکنید و ما آرام از همان دامنه پیشین بالا میرویم

گزیری نیست

پس باز هم در پست و بلند تاریخ میتازیم وشما ما را به بی وفایی و ما شما را به غرور و بی مهری متهم  میکنیم وهر دو خوب میدانیم وهمچنان در آفرینش پروردگار مبهوت میمانیم، تا شاید روزی زنانی و مردانی دیگر بر اریکه هستی گام بگذارند که جنسشان از آدم و حوا نباشد .

یا حق

بی مقدمه

سلام
عجب بارونی خیس و بی رحم جای یک چتر دونفره کوچیک که زیرش جا نشید خالی
البته جای چتر و نفرش ..................................... 
ُ یک پست مفصل آماده کرده بودم که در دقایق آخرناکام موند.
 چند روزی میرم ولایت برام دعا کنید